نوشته شده توسط : رز

بررسی پشت پرده حضور رهنورد و موسوی در آمریکا

چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟

 

چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟
بررسی نقاط مبهم در سوابق میرحسین موسوی و همسرش زهره کاظمی مشهور به زهرا رهنورد می تواند گره از بسیاری ابهامات عملکرد دو سال اخیر این افراد را باز کند.رضا گلپور محقق و نویسنده کتاب شنود اشباح در تحقیقی پیرامون همین موضوع نوشت:
چگونه در ضداسرائیلی ترین پدیده تاریخ صهیونیسم (یعنی پیروزی انقلاب اسلامی)، سیّدی از اعضای شبکه‌‌ مزدوران حقوق‌بگیر سفارت منحوسه‌ صهیونیستی (با مهندسی افکار عمومی و حتی حمایت برخی خوبان و خواص ) به عرصه ی رقابت انتخاباتی و حتی به کلیدی‌ترین پُست اجرایی جمهوری اسلامی رسانده می‌شود؟!
وی با اشاره به اینکه رستنگاه سیدابوالحسن بنی‌صدر از حیث اصول و التزام به آن با ولایت و روحانیت اصیل انقلاب، یکی نبود، افزود: بنده با نهایت احترام از باب ادای وظیفه‌ خود، به عنوان یک شهروند ساده در نظام جمهوری اسلامی می‌خواهم نقاط مبهم موجود در سوابق جناب آقای میرحسین موسوی و همسرش را خاطر نشان و مطرح نمایم . چرا که امکان نفوذ فرصت طلبان در آب نمک خوابانده شده را به وضوح می بینم .
آرزو دارم با بیان شفاف و عاقلانه ی آقای موسوی و یا همسرشان، حسن‌ظن امثال اینجانب در عدم نقش آفرینی موسوی در سناریویی نظیر به قدرت رساندن بنی صدر ،تبدیل به یقین گردد.
...سؤال بسیار اساسی که ایشان باید هرچه سریعتر به آن پاسخ بگویند اینست که چگونه ایشان حدود 2 سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط نظام ستمشاهی، به همراهی همسرش سر از آمریکا درآورد؟
بنده هیچ سابقه‌ ی تحصیلی در این دوره از ایشان در اسناد و لینک های رسمی دانشگاه های آمریکا مشاهده نکرده‌ام. چرا درست پس از سفر ژنرال هایزر به تهران (که جهت برخی تدبیرهای وی در پذیرش سقوط ستمشاه و برنامه ریزی جهت ترور یا کودتا و یا انحراف در مسیر میلیونی طرفداران امام خمینی صورت پذیرفت) ، جناب میرحسین موسوی با همسرش سر از تهران در آورده‌اند؟
...آنچه من امروز احساس وظیفه می کنم حتما در افکار عمومی مورد توجه قرار گیرد، یافتن پاسخ مناسب به این سوال است که به چه دلیل بعد از سی سال که از استقرار نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد، باید خانمی که داعیه بانوی اول شدن را دارد، از بیان اسم و هویت واقعی خود طفره رفته و همچنان و همواره از یکی دو اسم مستعار استفاده ‌کند؟!
... چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟
... چه افرادی و در چه کشورهایی واسطه سفر این خانم، یعنی زهره کاظمی‌آزاد، با اسامی مستعار دیگر، مثل "زینب بروجردی" یا همان "زهرا رهنورد" به آمریکا بوده اند؟
این چه آریستوکراسی است که دو خواهر کاظمی ( زهرا با اسم مستعار ژاله و زهره با اسم مستعار زهرا رهنورد ) بعد از اخراج پدرشان از ارتش توسط معلوم الحالی مثل احمد شاملو کشف میگردند؛ که یکی سوگلی هویدا آخرین نخست وزیر جدی قبل از انقلاب در مصاحبه های تلویزیونی ؛ و دیگری همسر اولین نخست وزیر پابرجای بعد از انقلاب بوده اند.
چرا خواهر مرحومه ایشان، زهرا که تا سال 1383، که در واشنگتن دی‌.سی در گذشت از اسم مستعار "ژاله" استفاده می‌کرد؟
- آیا خانم زهره کاظمی آزاد (همسر میرحسین موسوی) می‌توانند لیست مسافرت های قبل از انقلاب خود را بویژه به پایتخت‌های اروپایی و آمریکا به خاطر بیاورند؟
- ساختمان موسوم به پارک دوپرنس که توسط فرح پهلوی طراحی و در تقاطع شیخ بهایی و ملاصدرای تهران قرار داشته غیر از این دو خواهر، مأمن و مأوای چه خواهران مکشوفه ی دیگری بوده است؟
آیا احکامی که میرحسین موسوی یا سیدمحمد خاتمی با نام مستعار برای این خانم صادر کردند (حداقل در سطح ریاست دانشگاه الزهرا) یا مدارک تحصیلی او برای دریافت حقوق ، قانونی بوده است و حتی یک کپی از شناسنامه ی حقیقی ضمیمه داشته است؟...
خود جناب آقای میرحسین موسوی همانند بسیاری دیگر از عناصر مرتبط با جریانهای مبارزه مسلحانه قبل از پیروزی انقلاب دارای اسم مستعار (حداقل "حسین رهجو" ) می‌باشند که این هویت از مؤسسین به اصطلاح جنبش مسلمانان مبارز بوده‌است.
... نباید فراموش کرد که دو تن از کادرهای جوان حزب ایران یعنی "محمد نخشب" و "عبدالحسین راضی" در اوایل دهه‌ 30 انشعاب کرده و حزب مردم ایران را تحت تأثیر به اصطلاح خداپرستان سوسیالیست تأسیس نمودند و با اعلام وفاداری کامل به "محمد مصدق السلطنه" خود را مترقیان مذهبی برمی‌شمردند. پس از قیام عاشورایی حضرت امام خمینی و مقلدانشان در خرداد 1342، نخشب، نام حزب مردم ایران را به جنبش آزادیبخش ملی ایران (جاما) تغییر داد.
در همین دوران بود که صادق قطب‌زاده به آمریکا رفته و در آنجا با حمایت و همکاری محمد نخشب و دیگر شخصیت های متعلق به جبهه ملی، سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا را راه‌اندازی کرده بود.

بعد از کناره‌گیری "عبدالحسین راضی" از سیاست و مرگ نخشب در آمریکا در دهه‌ی 1350، دو نیروی کلیدی "جاما" و طرفدارانشان به مبارزه‌ قهرآمیز و مسلحانه روی آوردند. جالب است که هر دو جریان خود را خداپرستان سوسیالیست می‌خواندند. این دو نفر کلیدی، یعنی "کاظم سامی کرمانی"، روانپزشک مقیم تهران (که قتل عجیب او همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد) و "حبیب‌الله پیمان"، دندانپزشک مقیم تهران (پس از همراهی عناصری چون رسول رزق ‌جوقناد، حسین زادعیسی، مصباح تلقینی و دیگران) در دهه‌ پنجاه به آموزش تولید مواد منفجره و خرید سلاح و مهمات و مبارزه‌ قهرآمیز مسلحانه روی آوردند.
سؤال اینجاست که آقای میرحسین موسوی به عنوان یکی از کلیدهای خداپرستان سوسیالیست چه نسبتی با این مبارزات مسلحانه (که غالباً غیرشرعی و ناهماهنگ با فقهای جامع‌الشرایط بوده است) داشته‌اند؟
از آنجا که در خط مشی جاما همکاری های تاکتیکی با چریک های اکثریت فدایی خلق و نیز حزب توده کاملاً تعریف شده بوده است و هر دوی این دو جریان مستقیماً با سرویس های جاسوسی ابرقدرتها در تعامل مستقیم بودند، جناب میرحسین موسوی به عنوان عضو همراه این گروهک (جاما) تا چه اندازه درگیر این تعاملات بوده‌است؟
چرا جاما به عنوان مخفف جنبش اسلامی مردم ایران با زیرکی و ظرافت تغییر نام داد؟
هزینه‌ اقامت قریب به 2 سال میرحسین و همسرش از کجا و چگونه تأمین گردیده بود؟ ایشان در قبل از پیروزی انقلاب به مفهوم مبارزاتی (و نه فامیلی و نژادی) ارتباط با کدامیک از بزرگان حول امام خمینی را داشت؟
میرحسین 2 سال سپاهی دانش در شهرکرد بوده است و سپس سر از واشنگتن دی.سی درآورده است. دفتر شرکت مشاوره معماری سمرقند با چه هدفی و با سرمایه چه مجموعه‌ای توسط ایشان تأسیس و راه‌اندازی گردید؟
در سوابق رسمی ایشان آمده متولد 1320، از 1332 از تبریز به تهران آمده، در مدارس "جامی" و "عنصری" تبریز و بعد از ورود به تهران دبیرستان "جعفری" و در سال آخر مدرسه‌ "مروی"، در سال 1348 گویا کارشناسی ارشد خود را در رشته معماری و شهرسازی گرفته و "حسن آلادپوش"، "عبدالعلی بازرگان"، "محمدعلی نجفی"، مهندس "حجت"، مهندس "نقره‌کار"، مهندس "محمد بهشتی"، مهندس "انوار" طبق اعلام ایشان دوستان صمیمی‌ او هستند.
خداپرستان سوسیالیست سه هدف عمده از تشکیل جاما را به این شرح تبلیغ می‌کنند: حمایت از مذهبی‌های سازمان مجاهدین خلق، پشتیبانی از اندیشه‌های دکتر علی شریعتی، حمایت از جنبش توده‌ای مردم ایران؛ میرحسین موسوی در راستای تحقق سه هدف فوق با چه سازمانها و افرادی تعامل داشته است؟
البته در بحث بعد از انقلاب ایشان هم که به شهید بهشتی و شهید رجایی وصل شدند، مطالب و اسناد بسیار مهمی از شهید آیت(ره) و هشدارهای این شهید گرانقدر به شهید بهشتی وجود دارد که در صورت لزوم ریز به ریز‌ آنها ‌‌باید طرح و بررسی گردد و به حول و قوه‌ی الهی این کار را صورت خواهم داد.
بسیار جالب است که غالب کسانی که امروز محمود احمدی که آماج دشنام های احزاب گوناگون اعوجاج ‌دار در تولی و تبرایشان می‌باشد، دارای این درد مشترک خانم کاظمی آزاد و آقای موسوی هستند، یعنی هویت‌های دو یا چندگانه‌ی مستعار داشته و دارند که بد نیست برای ماندن در حافظه‌ عزیزان و مطالعه برخی را مرور کنیم :
- روحانی شهیر اردستانی "محمدحسین جعفری"، مشهور به "حسین شریعتی"، معروف به "شیخ‌الشریعه"، با نام مستعار "شیخ‌الرئیس".
- "سعید حجاریان کاشی"، مشهور به "سعید مظفری"، معروف به "جهانگیر صالح‌پور" یا "مستر بریدی".
- "حسین توکلی"، معروف به "حسین محمدی" (عماریون)
 

 

 

 

 اختصاصی/فتنه‌گری نهضت آزادی علیه یارانه‌ها

 

نهضت آزادی از عوامل خود خواسته تا برای سیاه نمایی علیه نظام در قضیه هدفمندی یارانه ها آماده باشند.

یکی از سرکردگان نهضت غیرقانونی آزادی اخیراً در تماس با عناصر فعال این گروهک در شیراز از آنها خواسته است خود را برای سیاه نمایی علیه قانون هدفمند کردن یارانه‌ها آماده کنند.
این عضو گروهک نهضت آزادی از این افراد خواسته است با توجه به اجرای قریب‌‌الوقوع قانون هدفمند کردن یارانه‌ها و تورم احتمالی ناشی از اجرای این قانون، تمام هم خود را صرف دامن زدن به مطالبات مردم و مخالف‌خوانی علیه این قانون صرف کنند. گفتنی است گروهک غیرقانونی نهضت آزادی پیش از این در سلسله جلساتی با اعضای فرقه سبز، توافق کرده‌اند به هر شکل ممکن در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها سنگ‌اندازی کرده و با ایجاد نارضایتی‌های کاذب مردمی، بار دیگر زمینه اغتشاشات و درگیری‌های خیابانی را ایجاد كنند. 
 

 

 

 

 

موسوی را رها کنید؛ رهنورد را عشق است!

«حسین-ب» در سایت ضد انقلابی ایران امروز و در نوشته ای با عنوان «زهرا رهنورد» ضمن اشاره به مصاحبه زهرا رهنورد با سایت خودنویس که طی آن به تخطئه روزگار حیات حضرت امام خمینی(ره) پرداخته و از منافقین تروریست حمایت کرده بود، نوشت: او نقشی بی نظیر در جنبش مخالفین داشته و به عنوان یک اصلاح طلب تابوهای متعددی را در نظر و عمل شکسته است. او تنها همسر یک سیاستمدار نیست بلکه خود داعیه دارد. خانم رهنورد اگر قرار بود نقشی در سطح همسر یک سیاستمدار ایفا کند قاعدتاً باید در چارچوب رفتار و کرداری که همسرش تعیین کرده، کار می کرد ولی او مرتب از این محدوده ها و تابوها فراتر رفته و مثلاً در نزدیک شدن به فعالان سکولار تردید به خود راه نداده است.

این گروهکی فراری ادامه می دهد: از این نکته می گذریم که رهبران اصلاح طلب فتنه سبز و آقایان موسوی و کروبی نمی توانند خود را از مسئولیت فجایع دهه اول انقلاب بری بدانند اما همین عمل خانم رهنورد در تابوشکنی رژیم است.
یادآور می شود رهنورد پیش از این تصریح کرده بود که فتنه 88 با جریان های لائیک (ضددین) پیوند دارد و این جریان ها بخشی از فتنه سبز هستند. برخی محافل ضدانقلاب چندماه پیش با اشاره به بن بست کسانی چون موسوی و کروبی، خواستار برجسته و مطرح کردن کسانی نظیر همسر موسوی یا خروج رهنورد از کشور شده بودند. رهنورد از اینکه در سایه موسوی در رسانه های ضدانقلاب تحویل گرفته شود ابراز ناخرسندی کرده و اقدام منافقین بواسطه سایت ایران امروز، التیام بخشی به ناراحتی رهنورد و به نوعی هندوانه زیر بغل وی گذاشتن است.
گفتنی است که برخی از گروه های ضدانقلاب و نیز گردانندگان رادیو فردا و دویچه وله ضمن تقدیر از هنجارشکنی های زهرا رهنورد، مطرح کردن وی به طور مستقل از موسوی را به مصلحت! نمی دانند و معتقدند که او به خودی خود هیچ جاذبه ای برای مطرح شدن ندارد ضمن آن که به نوشته سایت بالاترین، سن و سال بالای زهرا رهنورد فرصتی برای مطرح کردن او باقی نمی گذارد. همین سایت پیشنهاد کرده بود که برای خانم رهنورد نقش «مادر تروزا» می تواند مناسب باشد!
ادعای تجلیل و تمجید از رهنورد به عنوان یک زن مبارز در حالی است که زنان در اردوگاه های منافقین از کوچک ترین حقوق انسانی محرومند و صرفاً به عنوان ابزار بهره کشی و استثمار جنسی، میان سران این سازمان دست به دست می شوند. خوشبخت ترین! زن عضو سازمان منافقین مریم قجرعضدانلو ابریشمچی رجوی است که سرنوشتی به غایت خیانت آلود و مصیبت بار دارد.


:: بازدید از این مطلب : 200
|
امتیاز مطلب : 107
|
تعداد امتیازدهندگان : 36
|
مجموع امتیاز : 36
تاریخ انتشار : 12 / 7 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رز

 


فتنه در بن بست؛حاميان در کما

جريان فتنه که با معضلات بسيار زيادي روبرو گرديده انتقادات شديد و گسترده اي در داخل وخارج را تحمل مي نمايند.

شنيده ها حاکي از آن است که بخش هايي ازعوامل راديکال جريان فتنه که سال گذشته حوادث تلخي را در تهران بوجود آوردند ، با سازماندهي جديد قصد تحرکي برمبناي ناامن سازي اجتماعي وتثبيت موجوديت با هياهوي بسيار وجلب حمايت مجدد کشورهاي غربي را دارند.
 اين تصميمات در حقيقت پس از آنکه انتقادات از مشي فتنه و رکود وبي تحرکي آنها ازعاشوراي سال 88 به بعد بالا گرفت وريزشها هر نوع توان حرکتي را سلب نمود به مثابه تلاشي براي اعاده فتنه در نظر گرفته شده است .
اين در حالي است که اعلام جدايي خاتمي از موسوي و جداکردن جريان اصلاحات از موسوي بر نابسامانيها و مرگ  فتنه قوت بيشتري داده است ، موسوي با کمک مشاوران داخلي وخارجي بدنبال اين هستند که از اين سرنوشت حتمي فرار نمايند .از سويي ديگر اولتيماتوم پشتيبانان خارجي نيز بر آشفتگي ها افزوده است ، واگر فتنه نتواند به يک راه حل عاجل براي حفظ واعاده موجوديت و تامين رضايت پشتيبانان دست پيداکند ، اين حمايت ها از حالت همه جانبه فعلي خارج خواهد شد .
در همين راستا يک منبع آگاه به جوان آنلاين گفت:جريان فتنه که در داخل ، با معضلات بسيار زيادي روبروگرديده و انتقادات شديد و گسترده اي در داخل وخارج را تحمل مي نمايند و بايد ديد اين جريان به چه نتيجه اي خواهند رسيد چرا که وضعيت فعلي بن بست کامل است .
 

 

 

 برخورد عاجل با فتنه‌گران مطالبه مردمي است
 

 

بايد بسيار زودتر از اينها با آنها برخورد قضايي صورت مي‌گرفت.

سخنان آيت‌الله لاريجاني مبني بر برخورد قضايي با قافله‌سالاران نفاق در كنار آنكه اميدبخش و رضايتبخش قلمداد مي‌شود، نشان‌دهنده اعتدال قاطعيت نظام در برخورد با معاندان دروني است. آنچه در اين ميان هويداست مطالبات مردمي در اين جهت فشار قابل‌توجهي را به قوه قضائيه وارد كرد، چرا كه عموم جامعه با بصيرت قابل توجهي تمام اعمال مجرمانه و خيانت‌محورانه افرد را رصد مي‌كردند و الان هم در انتظار برخورد مقتدرانه و بي‌تعارف نظام با سركردگان آشوب نشسته‌اند. شبيب جويجري، عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي از چگونگي برخورد عاجلانه با سران فتنه به «جوان» مي‌گويد. آيت‌الله لاريجاني چهارشنبه گذشته خبر از برخورد دستگاه قضايي با سران فتنه داد، نظرتان در اين رابطه چيست؟

با توجه به آنكه اشخاص و گروه‌هايي در سال گذشته فضاي جامعه را به سمت التهاب و اضطراب كشاندند و امنيت جامعه را مختل كردند و خون ده‌ها نفر را به ناحق بر زمين ريختند بايد با آنها برخورد مي‌شد.

مواضع آيت‌الله لاريجاني بسيار منطقي و قانوني بيان شد چرا كه مستندات بسيار زيادي از اين اشخاص و گروه‌ها مبني بر خيانت به نظام و ضربه زدن به منافع عمومي در دست است.

زمان كنوني براي رسيدگي به تخلفات اصحاب نفاق از ديد شما زمان مناسبي است؟

بنده اعتقاد دارم با توجه به اعمال مجرمانه و خيانتكارانه اصحاب فتنه در طول ماه‌هاي گذشته بايد بسيار زودتر از اينها با آنها برخورد قضايي صورت مي‌گرفت. هرچند با توجه به سخنان رئيس دستگاه قضايي باز هم دير نشده است و هرچه سريع‌تر با توجه به اعمال مجرمانه و منافقانه آنها رأي محكم و غيرقابل برگشتي صادر شود.

قاطعيت رئيس قوه قضائيه در مباحث فوق نشانه چيست؟

نشان‌دهنده اشراف كامل دستگاه‌هاي اطلاعاتي و قضايي كشور از ابعاد مختلف جريان فتنه است. همچنين مدارا و مصلحت نظام باعث شده است كه قوه قضائيه با توجه به سيل مدارك و مستندات تا الان برخوردي صورت ندهد.

تأثير مطالبات مردمي در اتخاذ چنين تصميماتي از سوي دستگاه قضايي چه ميزان ارزيابي مي‌شود؟

يقيناً فشار افكار عمومي و مطالبات مردمي در جهت مجازات سركردگان نفاق تأثير بهينه‌اي در تصميم‌گيري دستگاه قضايي در اين زمينه داشته است.

 

 

 

 

پخش شبنامه به سبک گروههای میلیشیایی بین مردم




راستاپنجمین نسخه از نشریه " کلمه " به صورت غیرقانونی به چاپ رسیده و میان مردم توزیع شد.

این نشریه یک صفحه‌ای بوده ( جهت چسباندن بر روی دیوار) و اخبار و مسایل مهم روز را به صورت کوتاه چاپ می‌کند.
همچنین در نشریه مذکور آمده است: " مردم رسانه ندارند. لطفا پس از خواندن خبرنامه، آن را به دوستان خود بدهید و یا در مکان عمومی جا بگذارید " و با این عنوان از خوانندگان خواسته‌اند اطلاع‌رسانی کنند.
گفته می شود این اقدم جهت شبیه سازی مبارزات مردم علیه نظام شاهنشاهی انجام گرفته که مردم در آن زمان سخنان امام خمینی (ره) را منتشر و پخش می نمودند البته با تفاوت که مردم در انتشار این ویژه نامه فتنه نقشی ندارند و برخی گروه های سازمان یافته وابسته به یکی از سران فتنه اقدام به انتشار این نشریه غیرقانونی نموده و آن را منتشر می نمایند


 



:: بازدید از این مطلب : 181
|
امتیاز مطلب : 91
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : 12 / 7 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رز

 


ردپاي فتنه گران در اعتراضات طلافروشان


اين کميته تاکنون 5 جلسه اضطراري با حضور چهره هاي شاخص جريان راديکال فتنه تشکيل داده است.

 جريان فتنه در قضاياي اخير اعتراضات صنف متوقع !طلافروشان به 3درصد ماليات ارزش افزوده نقش فعالي ايفا کرده است.
بنا بر اين گزارش يکي از سران متوهم فتنه کميته اي مرکب از مشاورين و جامانده هايي از احزاب منحله مجاهدين ومشارکت ، به عنوان" ستاد حمايت " در ارتباط با معترضين صنف طلا فروشان تشکيل شده است که تعدادي از عناصر نشان دار و خط دهنده اين صنف نيز در آن عضويت دارد .وظيفه اين کميته ، بررسي وضعييت ها وکمک به ادامه و گسترش اعتراضات و تعميم آن به ديگر صنوف مي باشد .
گفته مي شود ، اين کميته تاکنون 5 جلسه اضطراري با حضور چهره هاي شاخص جريان راديکال فتنه تشکيل داده است و خط دهي اخبار وگزارشات مندرج در رسانه هاي غربي  نيز در اين کميته صورت مي گيرد.

 

 

 

اخلال در اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها پروژه مشترک امریکا و فرقه فتنه

فتنه‌گران در تلاشند طرح خود را برای امتیاز‌گیری از نظام اجرایی کنند.

فتنه‌گران در تلاشند با استفاده از فشارهای اقتصادی داخلی و تحریم‌های بین‌المللی، طرح خود را برای امتیاز‌گیری از نظام اجرایی کنند؛ طرحی که با حمایت و چراغ سبز غربی‌ها در حال طراحی است.

با نزدیک شدن به روزهای اجرای نهایی طرح هدفمند کردن یارانه‌ها در کشور که اکثر کارشناسان اجرای آن را با شوکی کوتاه مدت اقتصادی به دلیل ناهماهنگی مردم در کشور همراه می‌دانند و از سوی دیگر اعمال تحریم‌های اقتصادی از جانب کشورهای غربی علیه کشور و مردم، فتنه‌گران نیز طراحی‌های خود را برای سودجویی از این فضا آغاز کرده‌اند تا شاید بتوانند پس از شکست‌های متوالی، حداقل امتیازی را از این طریق از نظام بگیرند.

برهمین اساس این جماعت می‌کوشند با بهره‌گیری از تجربیات کشورهایی نظیر مالزی، اندونزی، برونئی، مصر، پاکستان، بنگلادش و سایر کشورهایی که حذف یارانه‌ها در آن موجب بروز ناآرامی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده است، با برنامه‌ریزی، هدایت جمعیت معترض به این موضوع در کشور را به دست بگیرند و با مصادره حرکت به نام خود و خط دهی به این جمعیت آنها را در مسیر تحقق اهداف خودشان قرار دهند و پدیده‌ای را نظیر آنچه که طی روزهای پس از انتخابات در کشور روی داد، به وجود آورند.

بحران اقتصادی زمینه‌ای برای بحران اجتماعی

در همین راستا کارشناسان اتاق فکر فتنه پس از تحقیقات مختلف به این نتیجه رسیدند که میان بحران اقتصادی در جوامع مختلف و افزایش ناآرامی‎ها و اعتراض‎های اجتماعی و همچنین گسترش جرائم مختلف و بی‎قانونی‎ها در آن جوامع، رابطه مستقیمی وجود دارد و در عین‎حال یکی از بدیهی‎ترین پیامدهای رکود اقتصادی در یک جامعه را می‎توان کاهش انگیزه و در عین حال، توانمندی دولت‎ها در تأمین اهداف اقتصادی برشمرد. در چنین شرایطی است که بسیاری از کشورهای توسعه‌نیافته یا در حال توسعه در جهان به اجرای طرح‎هایی چون «حذف یارانه‎ها» با تصور تأمین منابع اقتصادی بیشتر روی می‎آورند که این امر خود به طور مستقیم، مجدداً همان مردم فقیری که دولت آن کشور آنها را محور اجرای طرح مذکور قرار داده، تحت تأثیرات و تبعات فراوان قرار می‎دهد که از جمله آن می‎توان به افزایش بحران بیکاری، گسترش مهاجرت افراد فاقد تمکن مالی از روستاها به شهرها که خود پدیدآورنده بسیاری از چالش‎های اجتماعی است، ظهور مشاغل کاذب و فاقد جایگاه اجتماعی و روی آوردن بسیاری از افراد به این مشاغل صرفاً با هدف دریافت دستمزدهای روزانه اندک، گسترش مفاسد و جرایم اجتماعی و شدت گرفتن فاصله طبقاتی میان فقیر و غنی و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد. بنابراین این موضوع بهترین شرایط را برای فتنه‌گران پدید می‌آورد که با سیاه‌نمایی علیه نظام و تحریک مردم و همچنین فراهم آوردن شرایط برای حرکات خیابانی، ‌آنها را به کف خیابان‌ها بکشانند و استفاده‌های لازم را از آن ببرند.

بازسازی قوا برای زمان اجرا

بنابراین بر اساس همین طرح، اتاق فکر فتنه به سفارش یکی از اعضای خود، طرح بازسازی قوای خود را در دستور کار قرار داده و می‌کوشد ضمن سازماندهی مجدد نیروهای قدیمی خود، نسبت به جذب نیروهای جدید با شیوه‌های گوناگون اقدام کند. آنها معتقدند که فشارهای بین‌المللی، تحریم‌ها و اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها 3 عامل زنجیره‌ای است که می‌تواند کشور را با بحران بزرگی مواجه کند. بنابراین باید این جریان کار اتصال حلقه‌های این زنجیره را نهایی کند و زمانی که تلفیق این سه عامل پایان یافت و کشور در آستانه بحران قرار گرفت، نیروهای سازماندهی شده جریان فتنه برای بهره‌گیری از فضا، وارد کارزار بشوند. از طرف دیگر، همزمان با این ورود، با بهره‌گیری از فضای اقتصادی به وجود آمده به تحریک مردم عوام پرداخته و آنها را نیز با حرکت خود همراه کنند.

پروسه‌های 6 ماهه برای سقوط دولت

این طرح زمانی به فکر کارشناسان اتاق فکر فتنه رسید که یکی از چهره‌های پشت پرده این جریان، تئوری پروسه‌های شش ماهه را به این اتاق ارائه کرد. بر اساس این تئوری، ‌این فرد سال 89 را سال سقوط دولت دهم عنوان کرده و گفته است که «اصلاح‌طلبان با همراهی سبزها باید شش ماه اول سال به طرح انتقادات صریح و بی‌پروا از دولت بپردازند و اقدامات دولتمردان را زیر سؤال ببرند. پس از پایان این پروسه، با آغاز 6 ماهه دوم سال تمامی تلاش‌ها را برای فشار به دولت و ناکام گذاردن اقدامات اصلاحی آنها به کار ببندند و قطعاً در این پروسه، دولت دهم که به خاطر فشارهای شش ماهه اول سست شده است سقوط خواهد کرد.» از این رو فتنه‌گران با این راهکار ارائه شده از سوی این چهره شاخص خود، به طراحی پروژه بازسازی قوای خود پرداختند.

پیام غربی‌ها به فتنه‌گراندر همین حال غربی‌ها نیز با اطلاع از این طرح و ارائه برخی نظر سنجی‌ها به فتنه‌گران در خصوص طرح تحول اقتصادی و همچنین با تنگ‌تر کردن حلقه تحریم‌ها و فشارهای خود، همچنان این جریان را برای تحقق اهدافشان یاری می‌کنند. گفتنی است غربی‌ها در پیامی که برای فتنه‌گران ارسال کرده‌اند با تأکید بر به کار بستن تمام تلاش این جریان برای اخلال در طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، عنوان شده بود در صورت عدم موفقیت تلفیق این فشارها و اخلال‌ها دیگر نمی توان تا مدت‌ها به هیچ طرح دیگری برای به قدرت رسیدن فتنه‌گران امیدوار بود.



:: بازدید از این مطلب : 150
|
امتیاز مطلب : 103
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : 12 / 7 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رز

 

 

 

تعويق مذاكرات سازش تا وقتي كه آب ها از آسياب بيفتد

 

فرستاده ويژه باراك اوباما در امور خاورميانه، تلويحاً از شكست مذاكرات سازش خبر داد. به گزارش رسانه هاي غربي و عربي، جرج ميچل پس از آن كه نتوانست مقدمات ادامه مذاكرات را فراهم كند، از پايان مذاكرات مستقيم خبر داد و گفت مذاكرات به صورت غيرمستقيم ادامه مي يابد.
ميچل در 2 روز گذشته چندين بار با مقامات رژيم صهيونيستي و تشكيلات خودگردان فلسطيني ملاقات كرد تا امكان ادامه مذاكرات را فراهم كند. اين مذاكرات به خاطر از سرگيري شهرك سازي توسط صهيونيست ها در كرانه باختري رود اردن با چالش مواجه شده بود.
ابو ردينه از مقامات تشكيلات خودگردان مي گويد: «هيچ پيشرفتي در مذاكرات حاصل نشده و صهيونيست ها نمي خواهند به خواسته ما براي توقف شهرك سازي اعتنا كنند.» سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي هم در گزارشي نوشت: علت ناكامي مذاكرات، سركشي طرف فلسطيني ]؟![ در مورد درخواست توقف شهرك سازي است. اكنون مذاكرات به حالت غيرمستقيم برگشته و فلسطينيان يك گام به عقب برداشته اند!
در همين حال گفته، شد تعويق مذاكرات نوعي توافق آمريكا و اسرائيل و تحميل خواسته خود به تشكيلات خودگردان است تا پس از اينكه آب ها از آسياب افتاد و شهرك سازي عادي شد، بعدها مجدداً بتوان مذاكرات جديد را شروع كرد!
گزارش روزنامه هاي صهيونيستي حاكي از آن است كه اسرائيل با وجود امتيازات بزرگ پيشنهادي آمريكا حاضر به توقف شهرك سازي نشده است. روزنامه هاي معاريو و يديعوت آحرونوت گزارش دادند: آمريكا پيشنهاد داده بود اسرائيل در ازاي توقف شهرك سازي براي 2 ماه (!)، تسليحات و سامانه هاي موشكي و هواپيماهاي پيشرفته جنگي دريافت كند و همكاري هاي امنيتي اين رژيم با آمريكا در مسائل حساس منطقه گسترش يابد و آمريكا تجاوز اسرائيل به لبنان را قانوني اعلام كند.
آحرونوت تأكيد مي كند: حتي در دوران بوش هم چنين امتيازهاي بزرگي در ازاي توقف كوتاه مدت شهرك سازي به اسرائيل پيشنهاد نشده بود.
يادآور مي شود پيش از اين محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان با وجود هشدار قبلي نسبت به از سرگيري شهرك سازي، اعلام كرد نبايد در توقف مذاكرات عجله كرد. بنابراين پيش بيني مي شود پس از جا افتادن تجاوز تازه صهيونيست ها به حقوق ملت فلسطين، عروسك محمود عباس براي خيمه شب بازي جديد مذاكرات به صحنه آورده شود.


 

 

آمريكا رسماً فتنه گران را تحت الحمايه خود اعلام كرد

 

ستور رئيس جمهور آمريكا براي تحريم 8 مقام ايراني به بهانه نقض حقوق بشر، پيوند كامل جريان فتنه و آشوب با واشنگتن را آشكارتر كرد.
اوباما ضمن نامه اي خواستار ممنوعيت صدور ويزا براي 8 مقام ايراني و ضبط دارايي هاي آنها- در صورت داشتن دارايي در آمريكا- شده است. اين افراد شامل سرلشكر جعفري، محسني اژه اي، حيدر مصلحي، حسين طائب(معاون اطلاعات سپاه)، صادق محصولي، مصطفي محمدنجار، احمدرضا رادان و سعيد مرتضوي هستند.
اين اقدام در حالي است كه افراد ياد شده نوعاً سفري به آمريكا نداشته اند و سپرده و دارايي اي نيز نزد بانك هاي آمريكايي ندارند. بنابراين اقدام اخير صرفاً اقدامي سمبليك در راستاي ابراز همراهي و همدلي با فتنه گراني است كه از دولت آمريكا خواسته بودند به بهانه حقوق بشر، از آنها حمايت كند.
سايت ضدانقلابي جرس كه از مبدأ لندن- و با كمك برخي فتنه گران مقيم داخل- مديريت مي شود، در ارزيابي اقدام اوباما نوشت: برخي مخالفان 13 آبان سال گذشته فرياد زدند اوباما، يا با اونا يا با ما. اوباما آن زمان هنوز چشم اميدي به اثربخش بودن مذاكرات با ايران در رابطه با پرونده هسته اي داشت اما او اكنون سير تازه اي در سياست خارجي خود گشود.
سايت وابسته به تيم مهاجراني-مهدي هاشمي و برخي عناصر نزديك به حزب مشاركت مي افزايد: كاخ سفيد در بيانيه خود تاكيد مي كند كه «آمريكا در كنار كساني در ايران مي ايستد كه خواهان شنيده شدن حرفهايشان هستند».
ارگان حلقه لندن نشينان با اذعان به سياسي بودن تحريم هاي جديد و ارتباط آن با ناكامي آمريكا در چالش هسته اي مي نويسد: اين تحريم ها بيش از هرچيز نشانه سردي واشنگتن از به نتيجه رسيدن مذاكرات هسته اي با تهران است. ناظران معتقدند اگر آمريكا چشم انداز اميدوارانه نسبت به مذاكرات در آينده داشت احتمالا با تحريم مقام هاي ايراني به دليل نقض حقوق بشر، درصدد عصباني كردن آنان برنمي آمد. مي توان پيش بيني كرد كه اين مسئله باعث چنددستگي و اختلاف نظر در ايران براي گفت وگوهاي هسته اي در آينده شود.
جرس با بيان اينكه «اين تحريم ها حاوي پيامي براي مخالفان حكومت نيز هست. مخالفان در مجموع از اين تحريم ها استقبال كرده اند»، تلاش مي كند تحريم هاي نمادين اخير را مهم جلوه دهد و سپس مي نويسد: «مقامات جمهوري اسلامي مي توانند تحريم هاي هسته اي را با ادعاهايي نظير اينكه غرب مخالف پيشرفت ايران است توجيه كنند اما توجيه تحريم ها مربوط به نقض حقوق بشر به اين سادگي نيست و به احتمال زياد اختلاف درون هيئت حاكمه را تشديد خواهد كرد».(!؟)
اين تعابير هرچند از سر سوءتفاهم است اما نشان مي دهد كه چرا سران فتنه همواره تلاش كرده اند فشار تحريم ها را پررنگ و برجسته كنند و يكي از آنها همين اواخر گفت«تحريم ها را بايد جدي گرفت». در واقع نوعي هماهنگي خارج و داخل در «تصويب» تحريم ها و «مانور تبليغاتي» روي آن انجام گرفته تا ضمن پمپاژ روحي جريان شكست خورده و سرخورده فتنه، به عمليات رواني منفي عليه ملت ايران و جبهه حاميان انقلاب هم منجر شود.
همزمان با سايت جرس، شيرين عبادي از عناصر سلطنت طلب فراري در گفت وگو با دويچه وله، از اقدام اخير اوباما استقبال كرد و گفت: اين يك نقطه عطف در تاريخ حقوق بشر است. در مورد نتيجه آن بر دولت ايران بايد صبر كنيم و پيش داوري نكنيم. افراد تحريم شده، همگي بعد از انقلاب روي كار آمده اند كه رابطه سياسي هم قطع بود بنابراين اصولا اين آدم ها به آمريكا نرفته اند و طبيعي است كه نخواهند رفت. از اين رو، اين اقدام عملاً جنبه سمبليك دارد ليكن اميدواريم ساير كشورها هم تأسي كنند.
از سوي ديگر سايت صهيونيستي بالاترين با اشاره به اقدام اخير اوباما-كه به نوعي رو شدن دست تزوير و فريب اوست- به همكاري با سازمان سيا و محافل اطلاعاتي آمريكا اعتراف كرد و نوشت: اين تحريم اگرچه ديرهنگام ولي به هر حال مي تواند نقطه شروعي باشد. خبرنگاران آمريكا در سفر احمدي نژاد سوالات تكراري و كليشه اي از احمدي نژاد پرسيدند. ما بايد وظيفه خودمان را خوب انجام دهيم. فهرست تحريم آمريكا نيازمند كمك سبز ماست]![ ما بايد به آنها بگوييم كه چه كسي به چه دليلي بايد تحريم شود.
يادآور مي شود اقدام اخير آمريكا يك آبروريزي بزرگ براي اپوزيسيون و جريان فتنه گر است و نشان مي دهد كه اين جريان آشوب طلب علناً تحت الحمايه دولتي جنايتكار است كه ركورد نقض حقوق بشر در افغانستان و عراق و حتي درون خاك خود را شكسته و نقش مستقيمي هم در نقض حقوق بشر در فلسطين و برخي كشورهاي مرتجع منطقه دارد.


 



:: بازدید از این مطلب : 198
|
امتیاز مطلب : 129
|
تعداد امتیازدهندگان : 44
|
مجموع امتیاز : 44
تاریخ انتشار : 12 / 7 / 1389 | نظرات ()